کد مطلب:16396 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

گنجینه پرسمان » احكام

مردم نسبت به فروع دين چند قسم ميشوند

در هر مكتبي شاهد يك سري دستورالعملها هستيم كه

مقداري مربوط به فكر وعقيده و مقداري هم مربوط

به عمل است. مهم همان مسائلي است كه مربوط به

فكر و عقيده است چون هميشه عمل پيرو فكر و

انديشه و عقيده است بنابر اين از آنجا كه اعتقاد

مهمتر از عمل ميباشد از آن تعبير به اصول شده

است و مسائلي كه مربوط به عمل است از آن تعبير

به فروع شده است پس تمام مسائل مكتب اسلام به

دو دسته تقسيم ميشود 1 -اصول دين 2 - فروع

دين.

و از آنجا كه اصول دين مهمتر از فروع ميباشد لذا

مراجع عظام از جمله آيه الله صافي گلپايگاني در

مسئله اول توضيح المسائل فرمودهاند: اعتقاد به

اصول دين بايد از روي دليل و برهان باشد و

نميتوان در آن تقليد كرد مثلا نميتوان گفت كه

چون فلاني اعتقاد به خدا دارد من هم به خدا اعتقاد

دارم. بلكه هر كس به اندازه عقل و انديشه خودش

بايد براي اين مسائل دليل داشته باشد مثل آن

پيرزني كه مشغول نخ ريسي بود، به او گفتند دليل تو

بر اينكه عالم خدائي دارد چيست؟ گفت از همين

گردونه نخ ريسي ميفهمم چون وقتي دستم را از آن

ميگيريم از حركت ميايستد از اينجا نتيجه ميگيرم

كه چطور اين چرخ نخ ريسي كوچك نياز به

گردانندهاي مانند من دارد آنگاه اين نظام هستي و

ملك دوأار چگونه ميتواند بدون گرداننده باشد.

بنابر اين تمام انسانها نسبت به اصول دين يكسانند;

يعني، همه بايد به آن يقين پيدا كنند و با استدلال و

دليل به آنها معتقد شوند لذا فقها ميگويند در

اصول دين تقليد جايز نيست. اما مردم نسبت به

فروع دين به سه دسته تقسيم ميشوند:

1 - كساني كه مجتهدند; يعني، احكام را با دليل

از كتاب(قرآن كريم) و سنت (روايات و ائمه

معصومين(ع)) و عقل و اجماع بدست ميآورند.

2 - كساني كه به احتياط عمل ميكنند اينها بايد

طوري عمل نمايند كه يقين كنند. تكليف خود را

انجام دادهاند مثلا اگر عدهاي از مجتهدين كاري را

حرام ميدانند و عدهاي ديگر همان عمل را حرام

نميدانند، بايد آن را ترك كند تا يقين كند به وظيفه

خود عمل كرده است و اين كار بسيار سختي است

علاوه بر اينكه شخص بايد اهل علم و آشنا به موارد

احتياط باشد.

3 - كساني كه مقلد هستند مثل ما و شما كه

احكام ودستورالعمل فقهي را از مجتهدين اخذ

ميكنيم.